ایران چگونه باید به هجمههای رسانهای پاسخ دهد؟ / پشت پرده بازی جریان سلطه برای مدیریت رسانهای افکار عمومی
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۲۰۰۴۹
به گزارش قدس آنلاین، با موضوع آشنایی با اهداف پنهانی دیپلماسی رسانهای غربی و روشهای مدیریت افکار عمومی جهان با دکتر محمد جلیلی، دکترای علوم سیاسی و کارشناس رسانه به گفتوگو نشستیم.
آقای دکتر، بفرمایید رسانههای آمریکایی برای مردم ایران چه رویکرد رسانهای را در پیش گرفتهاند؟
رویکردهای دستگاه رسانه درباره افکار عمومی ایران عمدتاً در سه دسته خلاصه میشود:
۱-محتوای رسانهای برای اینکه مردم را از حکومت و سپاه جدا کنند که اگر زد و خوردی اتفاق افتاد بگویند سپاه پاسداران و سپاه قدس، از نیروهای جمهوری اسلامی محسوب شده و حسابشان از مردم ایران جداست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲-رسانههای غربی القا میکنند عامل بیثباتی اقتصادی ایران، رویکردهای نظامی جمهوری اسلامی است و ایران چه بزند و چه نزند و چه نیروهای الحشد و زینبیون و فاطمیون را داشته باشد و چه نداشته باشد، هرگونه فعالیت درون مرزی و برونمرزیاش به ضرر اقتصاد ایران است و ابلهانه و تهاجمی و در جهت تخریب اقتصاد و آسایش ایران گام برمیدارد.
۳-تلاش میکنند بگویند حاکمیت در مواجهه با دشمن ایدئولوژیک خود ترسان است و جمهوری اسلامی جرئت مواجهه واقعی با آمریکا و اسرائیل را ندارد و از سویی قدرت سرکوب و قتل عام مردم خود در شرایطی مانند جنبش مهسا و فتنه ۸۸ را دارد و با مردم خود بسیار خشن است و با دشمن مسامحه میکند.
برنامه جریان اصلی رسانه جهانی برای اقناع افکار عمومی چیست؟
رسانههای غربی برای افکار عمومی جهان هم برنامهای ترسیم میکنند که طی آن عامل بیثباتی جهان را ایران و نیروهای نیابتیاش نشان دهند. میخواهند نمایش دهند منشأ تنشها در خاورمیانه رویکردهای نظامی اسلام سیاسی است و همه رویکردهای آمریکا واکنشی است به جمهوری اسلامی ایران و پاسخ به حماس و حزباللهی است که ایران درست کرده و اسرائیل مجبور است از خود دفاع کند و اینگونه نقشها را تغییر میدهند. هدف دیگر این است پس از فضاسازیهای متعدد، اینگونه وانمود کنند باید سلاح به اسرائیل بدهیم تا امنیت منطقه را تأمین کند؛ چون ایران و پروکسیهایش آتشافروزی میکنند. از سوی دیگر با جلب حمایت بینالمللی علیه اسلام سیاسی و ولایت فقیه و پروکسیها نشان دهند نیروهای غیررسمی مورد حمایت ایران باید سرکوب شوند تا دیگر از جیب جمهوری اسلامی ایران برایشان هزینه نشود و مسئله مهم دیگر اینکه تغییر موضع افکار عمومی از رژیم اسرائیل به ایران و انتقال فشار به ایران اسلامی اتفاق بیفتد.
این رسانهها برای جهتدهی به افکار عمومی داخلی خود از چه ترفندهایی استفاده میکنند؟
اول از همه برای نمایش توانایی تأمین امنیت خود، اعتمادسازی میکنند و برای حضور فرامرزی خود توجیهاتی میتراشند. از سوی دیگرعامل همه بدبختی ها را اندیشه اسلامی و مذهبی نشان میدهند و ایران اسلامی و حامیانش را صادرکننده این تفکرات و همان القاعده و داعش و تروریستی قلمداد میکنند. ایالات متحده برای توجیه اختصاص ۳۰درصد از اقتصاد آمریکا به مسائل نظامی و حدود ۴۵ هزار سرباز مستقر در خاورمیانه باید توجیه اقتصادی بتراشد و وانمود کند مثلاً با خرج ۸-۷ هزاردلار جلو حکومت بنیادگرای ایران را گرفته است.
ایران چگونه باید به این هجمهها پاسخ دهد؟
پس از اتفاقات دهه ۹۰ و ترور دانشمندان هستهای و خرابکاری در نطنز و استاکس نت و حمله اخیر به سایتها و تقویت آشوبهای داخلی و جاسوسی و شهادت سردار سلیمانی با گرای اسرائیل و دستور مستقیم آمریکا، پاسخ ایران نزد افکار عمومی قانعکننده نبود. به خصوص که حادثه مبهم زدن هواپیمای اوکراینی هم به مشکلات اضافه شد و جهت حرکت مردم را تغییر داد و در نهایت به زدن پایگاهها در عین الاسد منجر شد. بهدلیل بازدارنده نبودن پاسخ، شهادت تعداد زیادی از سرداران و فرماندهان نیروی قدس در خاک کنسولگری ما رقم خورد. اینجا باید گفت حتماً ایران باید پاسخ جدی بدهد؛ چرا که اگر پاسخ مستقیم ندهد فشار روانی منفی درپی خواهد داشت و اگر بخواهیم در سرزمینهای اشغالی واکنش نشان دهیم و یا معادل آن در خاک سوریه عملیات انجام دهیم، باید بگوییم در دام نامعادله خواهیم افتاد؛ چون معادلی برای آن وجود ندارد. اردن، آذربایجان و امارات را نمیتوانیم بزنیم چون تنش چند برابر میشود، شیطنت رسانهای اینجاست که اگر بزنیم اسرائیل گفته حتماً پاسخ میدهد و اقتصاد ما به هم میریزد و اگر نزنیم برچسب ترسو بودن میخوریم. باید بازی دوسرباخت را مدیریت کنیم. باید پاسخ متناسب دهیم و نقض حقوق بینالمللی را مانند رژیم اسرائیل هم انجام ندهیم. زمان شکل و فرم پاسخ نباید قابل پیشبینی باشد و به نحوی ایجاد بازدارندگی هم داشته باشیم. گویا باید زمانی به خط زد که دشمن خسته شده باشد؛ بنابراین اقداماتی مثل توقیف کشتی اقتصادی صهیونیستی مناسب است؛ چراکه مردم دنیا میفهمند ایران در حال پاسخ به رفتار غیرحقوقی رژیم صهیونیستی است.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: هجمه به ایران رسانه جمهوری اسلامی افکار عمومی رسانه ای رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۲۰۰۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آگاهی افکار عمومی و حقایقی که جنگ غزه برای دنیا آشکار کرد
یک شخصیت مقاومتی برجسته فلسطینی با اشاره به اینکه جنبش عظیم دانشجویی در آمریکا و جهان علیه رژیم صهیونیستی تحولی بزرگ در مسیر نابودی صهیونیسم است به چند حقیقت بزرگی که جنگ غزه برای جهانیان آشکار نمود اشاره کرد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، «مصطفی البرغوثی» دبیرکل جنبش ابتکار ملی فلسطین، پزشک فعال، نویسنده و یکی از بنیانگذاران مقاومت مردمی فلسطین در واکنش به خیزش عظیم دانشجویی در آمریکا علیه رژیم صهیونیستی و همبستگی دانشجویان آمریکایی و نیز دانشجویان در سراسر جهان از جمله کشورهای اروپایی با مردم فلسطین، با ارائه تحلیلی در این زمینه اعلام کرد که بیش از 200 روز از جنگ نسل کشی رژیم اشغالگر علیه نوار غزه برای افشای مجموعهای از حقایق درباره ماهیت اسرائیل و همچنین مقاومت مردم فلسطین علیه اشغالگری و تاثیری که در جهان گذاشت بیش از حد کافی بود.
حقایقی که جنگ غزه برای جهان آشکار کرد
البرغوثی تاکید کرد، اولین حقیقتی که در این زمینه روشن شد آن بود که همه متوجه شدند جامعه اسرائیلی و رژیم حاکم بر آن به سمت فاشیسم و نژادپرستی مطلق نه تنها علیه ملت فلسطین بلکه کل اعراب حرکت کرده است. دومین حقیقت این بود که کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر و ارتش آن در رسیدن به همه اهداف چهارگانهای که در این جنگ اعلام کرده بودند ناکام ماندند؛ به طوری که نه توانستند مقاومت را نابود کنند، نه سیطره نظامی بر نوار غزه پیدا کردند و نه توانستند حتی یک اسیر صهیونیست را با زور آزاد کنند.
وی افزود، اما مهمترین هدفی که اشغالگران در تحقق آن ناکام ماندند آوارگی مردم فلسطین از سرزمین خود بود که علت این شکست صهیونیستها به استواری و شجاعت بی نظیر مردم غزه برمیگردد؛ جایی که رژیم صهیونیستی علی رغم همه وحشیگریها و محاصرهای که علیه مردم غزه تحمیل کرده بود نتوانست 700 هزار نفر را مجبور به ترک شمال غزه کند و همچنین دهها هزار نفر که از شمال غزه رفته بودند موفق شدند به مناطق خود برگردند.
براساس مقاله مصطفی البرغوثی، سومین حقیقتی که این جنگ به همه جهانیان نشان داد آشکار شدن ضعفهای اسرائیل و شکنندگی ساختار جامعه صهیونیستی بود که در نتیجه تشدید درگیریهای داخلی میان راست افراطها و سکولارها و همچنین تنش های حاکم بین مقامات رژیم اشغالگر و خانواده اسرای صهیونیست در حال از هم پاشیدن هست. در این میان شهرکنشینان و به ویژه خانوادههای اسرای اسرائیلی به این نتیجه رسیدهاند که نتانیاهو هیچ اهمیتی به جان فرزندان آنها نمیدهد؛ بلکه دلش میخواهد این اسرا بمیرند و او بتواند برای نجات خود از محاکمه و ماندن در عرصه قدرت همچنان به این جنگ وحشیانه علیه غزه ادامه بدهد. در طول تاریخ هرگز شکنندگی ساختار جامعه صهیونیستی به این اندازه آشکار نشده بود، زیرا ثابت شد که اگر حمایتهای نامحدود غرب و آمریکا در سطح تسلیحاتی و سیاسی و مالی و ... نباشد، رژیم صهیونیستی قدرت ایستادن در برابر مقاومتی که نمیتوان امکانات آن را با تجهیزات نظامی که غرب و آمریکا در اختیار ارتش اسرائیل قرار دادهاند مقایسه کرد، بایستد.
البرغوثی در ادامه تصریح کرد، اما چهارمین حقیقت این است که کرانه باختری همانند نوار غزه در معرض خطر پاکسازی نژادی از جانب رژیم صهیونیستی قرار دارد و صهیونیستها همه فلسطینیان را به یک چشم میبینند و هیچ یک از مناطق فلسطین جدا از یکدیگر نیست. همزمان با جنگ وحشیانه صهیونیستها علیه نوار غزه شاهد حملات جنون آمیز گلههای شهرک نشین صهیونیست علیه کرانه باختری هستیم. بنابراین همه تلاشهای اشغالگران در تحریف آنچه که اتفاق میافتد به شکست انجامید و ثابت شد که این جنگ، جنگ بین اسرائیل و حماس نیست بلکه یک رویارویی کامل بین رژیم اشغالگر و نژادپرست صهیونیستی با کل ملت فلسطین از هر مولفهای است.
بیداری نسل جدید آمریکا و تأثیر آن بر آینده روابط با اسرائیلچرایی وحشت لابی صهیونیسم از جنبش دانشجویی آمریکایادداشت|اساتید و دانشجویان آمریکا و اروپا از پای ننشینیدبر اساس این یادداشت، حقیقت پنجمی که در جنگ غزه آشکار شد این بود که اسرائیل از هفت اکتبر مجددا کرانه باختری را به طور کامل اشغال کرده و تشکیلات خودگردان فلسطین عملا دیگر هیچ اختیاری در کرانه باختری ندارد و اسرائیل این تشکیلات را به یک نهاد بدون اقتدار و تحت اشغالگری تبدیل کرده است. همچنین وتوی آمریکا علیه قطعنامه عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل میزان غلط بودن همه توهمات درباره اینکه میتوان به آمریکا اعتماد کرد را نشان داد.
حقیقت ششم هم افشای چهره واقعی جامعه بین المللی و دروغ بودن همه ادعاهای غربیها در زمینه احترام به حقوق بشر بود و این جنگ میزان سقوط اخلاقی غربیها و استفاده شدید از استانداردهای دوگانه را در جهان نشان داد؛ جایی که در بیانیه اخیر شورای امنیت دیدیم که خواستار آزادی همه اسرای اسرائیلی از غزه بود، بدون اینکه حتی نام یکی از هزاران اسیر فلسطینی که در زندانها و اردوگاههای نظامی رژیم اشغالگر اسیر هستند و در میان آنها صدها کودک نیز دیده میشود ذکر گردد.
این شخصیت و نویسنده فلسطینی در ادامه تاکید کرد که حقیقت هفتمی که جنگ غزه آشکار کرد مربوط به این است که ملت فلسطین در میان نبردی برای موجودیت و بقای خود قرار دارند؛ جایی که آینده و هویت و بقا و موجودیت آنها در سراسر فلسطین از غزه تا کرانه باختری و اراضی اشغالی 1948 از سوی رژیم نژادپرست و وحشی صهیونیستی تهدید میشود.
خیزش نسل جوان جهان و نابودی صهیونیسم
بر اساس این مقاله اما در برابر همه این حقایق شاهد شعله بزرگ همبستگی با مردم فلسطین در سراسر جهان بودیم؛ جایی که نسل جوان جهان تحولاتی اساسی در زمینه مبارزه با ظلم ایجاد کرده و یک پویش بزرگ در همبستگی با ملت فلسطین رقم زدند. امروز شاهد یک انقلاب دانشجویی جهانی در ایالات متحده هستیم که به سایر دانشگاهها گسترش یافت. حتی همه تلاشهای دولت آمریکا برای سرکوب این خیزش عظیم شکست خورد و این خیزش در کمتر از دو روز به دانشگاه های اروپایی و دانشگاههای استرالیا نیز رسید و همچنان در سراسر جهان گسترش خواهد یافت، از جمله در دانشگاه های عربی که مدتها منتظر شرکت در چنین جنبش عظیمی بودند.
در ادامه این مقاله آمده است که همچنین تلاشهای مذبوحانه رژیم اشغالگر برای برچسب زدن به این انقلاب دانشجویی تحت عنوان «یهودی ستیزی» نیز با شکست مواجه شد، به ویژه اینکه تعداد قابل توجهی از دانشجویان یهودی ضد صهیونیست در این اعتراضات بزرگ علیه جنایات رژیم اشغالگر شرکت کردهاند. ناظران معتقدند که «انقلاب» نسل جوان دانشجویان آمریکا یک انقلاب جدیدی است که تغییرات زیادی ایجاد خواهد کرد و قدرت نفوذ مردمی را به ما یادآوری می کند. همانطور که یک جنبش بزرگ در دهههای گذشته منجر به سقوط رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی شد امروز هم انقلاب دانشجویی جهانی میتواند به بزرگترین جنبش جهانی جهت تحریم همه جانبه اسرائیل تبدیل شود؛ گامی که نه تنها موجب توقف تجاوزات به نوار غزه میشود بلکه منجر به سرنگونی کل رژیم اشغالگر و نابودی تبعیض نژادی و استعمار شهرک نشینان صهیونیست علیه مردم فلسطین خواهد شد.
البرغوثی در پایان این تحلیل خود تاکید کرد که فلسطین علیرغم اندازه کوچک و امکانات کم خود نشان داد که با استواری و مبارزه و مقاومت و فداکاری میتواند همه جهان را به لرزه در بیاورد و راه آزادی واقعی و کامل را هموار کند.
انتهای پیام/